(۳۷۵) سکینه آفرین دردها...
سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۰ ق.ظ
میستایمت که عمری زبان اندیشهی آگاهان بودهای و بار آموختنم تو بر دوش کشیدهای...
میستایمت که غیر تو نه سینهای گشادهتر دیدهام، نه اندیشهای همراهتر و نه آهنگی جان پذیرتر...میستایمت به پاس همه سکینه آفرینیهایت...
زبان به اغراق نگشودهام که هر چه هست از آن توست...نون، والقلم ما یسطرون!
دریغ! بر آنانی که از تو دور افتادهاند...و درود! بر همه آنانی که دوستت میدارند....
روزت گرامی باد.