(۳۶۰) حسینیه واقعی یعنی این...پویایی یک محله!
از تعریف هایش مات و مبهوت مانده بودم، باورم نمیشد که چند کیلومتر آن طرفتر از شهر ما حسینیهای باشد از جنس دیگر...
از توانایی حسینیهشان در جذب نذورات و موقوفات مردمی میگفت، تا اینجای مطلبش عجیب نبود! چون معتقد بودم تقریبا همه حسینیهها در این حد توانایی را دارند و دلیلش هم اعتقاد راسخ خود مردم است! اما وقتی ادامه داد دلایل دیگری هم پیدا شد، از جمله مدیریت مصرف!
بخوانید:
** حسینیه دو طبقه است، طبقه زیرین را به سه سالن مجزا برای بدنسازی تقسیم کردهاند که هزینه برقراری کلاسهایش کمتر از دیگر سالنهای ورزشی شهر است، برای همین استقبال مردم بیش تر و به طور ماهانه درآمد خوبی عایدش میشود. ضمناً این برنامه تداخلی با فعالیت اصلی حسینیه ندارد و تنها در ایام دهه اول محرم که اوج فعالیت حسینیه است فضای سالنها برای عزاداری آزاد میشود.
از دیگر خانههای محله که وقف حسینیه شده، برای سالنهای والیبال و... استفاده شده و آن ها هم در درآمد ماهانه سهیمند.
** در دهه اول محرم، طرح پزشک رایگان برای خانوادههای مستحق محله اجرا میشود و در حال حاضر در پی این هستند که هزینههای درمان سالانه این خانوادهها نیز از محل درآمدهای حسینیه تامین شود.
** طرح راهاندازی درمانگاه با یک میلیاردی که از ارثیه یکی از بانوان محله به حسینیه اهدا شده در دست بررسی است...
** موسسه خیریه و صندوق قرض الحسنه حسینیه راه اندازی شده است. ارزاق ماهانه (گوشت، برنج و حبوبات) خانوادههای بیبضاعت شناسایی شده محله از سوی چند خیّر تامین میشود.
همین جا بود که داغ دلم تازه شد، گفتم: وقتی شبهای متوالی عزاداری، هزاران ظرف غذای اعیانی مهیا میشود ولی در طول سال خانوادهای در چند قدمی حسینیه چندبار بیشتر گوشت نمیخورد و هیچ کس خم به ابرو نمیآورد، دل آدم میگیرد!
حرفم را تائید کرد و گفت: اگر بنا باشد شام عزاداری کباب، جوجه و یا مرغ باشد، آن هم با جمعیت انبوه چند هزار نفری، باید مطمئن شویم که در محله کسی محتاج به گوشت برای مصرف ماهانهاش نیست!
و من همچنان حسرت می خوردم...
** پرسیدم: هیئت امنای حسینیه شما کیست که اینقدر به اصطلاح مخش کار می کند؟
شخصی را نام برد که در منطقه اصالتاً از خانوادهای مذهبی و سرشناس بود، در مورد مدیریتش تعریفها کرد که مسیر زندگی جوانانی از محله را تغییر داده است... و گفت که به اینها بسنده نکرده است و حالا در پی این است که مراسم شادی و بزم عروسی را هم در حسینیه اجرا کند.
** از برنامههای فرهنگی و تفریحی گفت که هر هفته کوهنوردی یا گردش خانوادگی به اطراف شهر برای افراد محله مهیاست. همچنین برنامه های دینی هفتگی هم برپاست.
** در مورد کیفیت مراسم عزاداری پرسیدم، گفت: هیئت امنای حسینیه ما معتقد است پول زیاد برای دعوت از مداح و سخنران نباید خرج کرد! مدیر حسینیه که آدم سرشناسی است دنبال نام افراد نمیرود! با سخنرانان مختلفی ارتباط گرفته و قول چند شب سخنرانی متوالی را از آنها می گیرد؛ پرس و جو میکند و مداحان جوان را که شاید کمتر فرصت اجرا پیدا میکنند را دعوت میکند تا هم گامی باشد برای دلگرمی آنان و هم از پرداخت هزینههای کلان خودداری شود.
میگفت: وحدت محله و تلاش مردم برای پیشرفت حسینیه و اعتمادشان به هیئت امنا خودش نشان از رضایت ایشان در مورد کیفیت مراسم و مدیریت موقوفات حسینیه است، وگرنه حسینیه به این جا نمیرسید...
.
.
حقیقتاٌ باید احسنت گفت به این نوع نگاه که پویایی یک حسینیه را تنها وسعت دیوارها، رونق سفره و نام مداح و سخنران برداشت نمیکند. حسینیه یعنی زندگی و پویایی یک محله، غم و شادی، داشتن و نداشتن...