روزَن

برای بالندگی تنها یک روزنه کافیست...

روزَن

برای بالندگی تنها یک روزنه کافیست...

روزَن

قدمهایت را که آهسته تر برداری، غبار پنجره دل را که پس بزنی، در هر کوی و برزن، در هر کم و زیاد، اتفاق و واقعه و خلاصه در هر نفس و بی نفسی روزنه ای است که نشان از او دارد... حالا چشمهایت جور دیگری می بیند...!
از این روزنه ها ساده نگذر...!

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین دیدگاه ها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رنگ پوشش زنان» ثبت شده است

سر کلاس از استاد پرسیدم: «شما که خودتان یک خانم معتقد هستید نظرتان در مورد روسری رنگی پوشیدن در جامعه و حتی در مهمانی های خانوادگی چیست؟»

(چون همه همکلاسان چادری بودند، بطور خاص  از روسری سوال شد. ولی بطور کلی منظور همان رنگی پوشیدن خانمهاست حالا چه روسری و چه مانتو....)

گفت: «به نظر من بهتر است در مورد جزئیات دین بحث نکنیم چون نگاه‌ها متفاوت است! هر کسی در استدلالش به گوشه ای از روایات، سیره و یا در نهایت به نظر مرجعش استناد می‌کند و جز اختلاف چیزی حاصل نمی‌شود! اگر کلیات دین را بفهمیم جزئیات خود به خود درست می شود».

 

معلوم شد که نظر استاد مخالف است، قبل از بیان صریح نظرش، همهمه بچه ها شروع شد، یکی تائید و دیگری رد کرد... برخی هم انگار انگشت گذاشته باشی روی سوال ذهنی همیشگیشان منتظر بودند ببینند نتیجه بحث چه می شود!

 

استاد ادامه داد: «بدانید که ما یک حرام و حلال داریم و یک تکامل!!

ممکن است روسری یا لباس رنگی پوشیدن از نظر مرجع شما اشکالی نداشته باشد و یا حرمتش به  عرف شهرتان واگذار شده باشد و یا... که جمع همه این‌ها این پوشش را برای تو حلال می‌کند و موردی ندارد.

اما... تکامل یک زن در این است که پوشش او به گونه‌ای باشد تا اگر ناخواسته نگاه مردی به او افتاد، (توجه کنید چشم‌چران ها نه! حتی ناخواسته! برخی می گویند: من هرچند رنگی ولی محجبه‌ام! مردها قدری زحمت بکشند چشم‌هایشان را درویش کنند...) ذره‌ای جذابیت در پوشش و صورت او نباشد! »

 

جواب استاد حرفی باقی نگذاشت! کلاس به سکوت عجیبی فرو رفت...

باید اعتراف کنم فهم این نوع نگاه برای امثال من خیلی سنگین است! ولی پاسخی بود برای خیلی از ابهامات ذهنیم: چگونگی حضور زن در جامعه، نوع رفتار و گفتار زن، پوشش زن، حدود نگاه کردن زن، ارتباط با نامحرمان فامیل و....

 

شاید با این نوع نگاه بتوان حجاب گرفتن بانوی دو عالم را در مقابل مرد کور قدری بیشتر درک کرد...

  • زهرا قاف